دو ماهگی ات مبارک
دو ماه گذشت ، لحظه لحظه با تو بودن را سجده می کنم، تو به کلبه دو نفری ما خدا را آوردی. دنیزم، نفس مامان دختر دوست داشتنی من این روزها در تقویم سال گذشته پر از دلشکستگی بود ، دلشکستگی که ارمغان آمدن هدیه بهشتی ام را به من داد و چه زیباست دیدن لبخند خدا در چشمهای معصوم مخلوق پاکش. دخترم، دوست داشتم زمان در این روزها می استاد، در این لبخندهایت در این صداهایی که اولین آوای تو برای اعلام حضورت و برای آغاز سخن گفتن است، حتی شب بیداری هاش را دوست دارم. دنیز عشقم به تو و خواستن تو آنقدر زیباس که از نوزادی تو برای چشیدن این لحظه توسط خودت دعایت می کنم. مامان تو با خودت دریای عشق را آوردی، بودن در اطرافم کسانی که نمی دانستند می شود ...
نویسنده :
مامان دنیز
13:58